فهرست مطالب

خردنامه صدرا - پیاپی 38 (زمستان 1383)

نشریه خردنامه صدرا
پیاپی 38 (زمستان 1383)

  • 96 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1383/11/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سرمقاله
    صفحه 2
  • بررسی و تحلیل برخی تاملات تاویلی ملاصدرا در کتاب و سنت
    محمد بیدهندی صفحه 4
    ملاصدرا در هستی شناسی خود بر آنستکه هر چیز علاوه بر ظاهر خود، دارای باطنی است بگونه ایکه ظاهر و باطن، دو مرتبه از مراتب یک شیء محسوب می گردند. وی تفسیر را مربوط به ظاهر امور و تاویل را مربوط به باطن امور می داند. در اندیشه ملاصدرا، هرگونه شناختی که توجه به باطن امور نداشته باشد، سطحی و غیر واقعی قلمداد می گردد. ملاصدرا از تاویل بعنوان کلیدی برای کشف افقهای پنهان هستی استفاده کرده است. او برای هر چیز تاویلی قایل است و خاستگاه این برداشت خود را چیزی جز قرآن کریم نمی داند...
    کلیدواژگان: تفسیر، تاویل، ظاهر، باطن، قرآن، سنت
  • تحلیل قوای نفس در فلسفه
    مختار تبعه ایزدی صفحه 20
    با اعتقاد فلاسفه منشاء افعال متعددی که از انسان صادر می شود قوای متعدد نفس است. هر چند در مسئله ملاک تعداد قوا بین ابن سینا و ملاصدرا اختلاف نظر وجود دارد اما در اصل وجود قوای متعدد بین آنها اتفاق نظر است. نفس انسان حقیقت واحدی است که در عین وحدت می توان برای آن مراتب سه گانه نباتی، حیوانی و انسانی را لحاظ نمود و قوای مربوط به هر یک از این مراتب را جداگانه بررسی کرد. در انقسام اولیه، قوای نفس به محرکه و مدرکه تقسیم می شود، بخشی از قوای محرکه مربوط است به حیثیت نباتی نفس و برخی دیگر به جهت حیوانی آن تعلق دارد...
    کلیدواژگان: عقل فعال، قوه محرکه، قوه مدرکه، ادراک، حس ظاهری، حس باطنی، عقل نظری، عقل عملی
  • تباین یا یگانگی وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود در حکمت متعالیه
    عباس جوارشکیان صفحه 31
    بحث از وحدت تشکیکی هستی بموازات وحدت شخصی وجود در تبیین نظام هستی توسط ملاصدرا، همواره صاحبنظران فلسفه صدرایی را با این سوال اساسی مواجه کرده که باور و تلقی نهایی صدرالمتالهین کدامیک از این دو الگو برای هستی است؟ و آیا اساسا دو تلقی از حقیقت واحدی هستند و یا اینکه این دو الگو با یکدیگر متباینند؟ نگارنده علاوه بر دو دیدگاه رایج تباین یا یگانگی وحدت تشکیکی و وحدت شخصی به ارایه و اثبات دیدگاه سومی می پردازد که با استمداد از مبانی و اصول حکمت متعالیه، تشکیک در هستی را مورد انکار قرار داده و وحدت شخصیه وجود را تنها مدل قابل انتساب به فلسفه صدرایی و حکمت متعالیه می داند.
    کلیدواژگان: وحدت تشکیکی، وحدت شخصی، حکمت متعالیه، اتصال وجودی مراتب، وحدت حقیقت وجود، تشخیص وجودی، حیث تصوری تشکیک، حیث تصدیقی تشکیک
  • مقایسه بین برهان / قاعده صرف الشی، و بسیط الحقیقه در فلسفه و حکمت اسلامی
    رستم نوچه فلاح صفحه 43
    ملاصدرا در حکمت متعالیه مدعی شده است قاعده صرف الشیء که از سهروردی است از پاسخگویی به شبه ابن کمونه در باب توحید حق تعالی عاجز است اما همان شبه بوسیله قاعده نو ساخته خود یعنی قاعده بسیط الحقیقه پاسخ دقیقی می یابد. فرضیه این پژوهش این بود که بین قاعده صرف الشیء و بسط الحقیقه بغیر از تغییر مبنا از اصالت ماهیت به اصالت وجود، تفاوتی فلسفی وجود ندارد؛ تا جاییکه اگر قاعده صرف الشیء بر مبنای اصالت وجود بازخوانی شود، همان خواهد بود که ملاصدرا آنرا با بیانی دیگر بسیط الحقیقه خوانده است...
    کلیدواژگان: قاعده صرف الشیء، قاعده بسیط الحقیقه، حکمت اشراق، حکمت متعالیه، اصالت وجود، اصالت ماهیت، شبه ابن کمونه، حمل حقیقت و رقیقت، وحدت عالم عقول، وحدت عالم عناصر
  • مبانی معرفت شناختی فطرت
    علی اصغر جعفری صفحه 57
    بررسی و مطالعه فطرت در حوزه شناخت و معرفت و نقش عقل و خرد بعنوان کانون این قلمرو در مکاتب گوناگون ابعاد مختلفی دارد. از بررسی این ابعاد گوناگون چنین بر می آید که معرفتهای فطری و فطریات مربوط به حوزه ادراک و شناخت، اصول و مبادی شناخت و تفکر بشر را تشکیل می دهد و موجب تمایز فطرت از طبیعت و غریزه می گردد، تفاوتی که از سنخ اختلاف تشکیکی و ناشی از تفاوت در مراتب وجودی اشیاء می باشد. هر گونه تشکیک و تردید در این اصول و مبادی تفکر، بنای معرفت بشری را نااستوار و لرزان می سازد. از دیدگاه قرآن نیز معرفت فطری با دو حوزه وجود انسان - عقل و خرد، دل و روان - ارتباط دارد و از این دو سرچشمه، می جوشد.
    کلیدواژگان: فطرت، شناخت، معرفت شناسی، معرفت فطری، خداشناسی، اخلاق
  • توجیه در معرفت شناسی
    مهناز قانعی خوزانی صفحه 67
    معرفت را باور صادق موجه دانسته اند. این تحلیل حامل پشتوانه ای تاریخی است که آشکارا از تئتتوس افلاطون با مفهم لوگوس آغاز می شود و در سیر تاریخ فلسفه ادامی می یابد. در معرفت شناسی معاصر تحلیل سه جزئی معرفت توسط گتیه مورد انتقاد واقع شده و در مقابل به سه گونه، چاره اندیشی شده است. گروهی کویده اند تا تعریف سنتی را تقویت کرده و پادنمونه های گتیه را ابطال کنند. گروه دیگری با ترمیم و اصلاح تعری سه جزئی شناخت؛ و گروه سوم با افزودن جزء دیگری به آن سعی در پاسخ به مسئله کرده اند. اما دست کم در این باره که «توجیه» شرط لازم شناخت است، اتفاق نظر وجود دارد...
    کلیدواژگان: توجیه، باور صادق، لوگوس، مبناگروی معتدل و مبناگروی حداکثری، افلاطون، درون گرایی و برون گرایی، مسئله گتیه، باورهای پایه و باورهای غیر پایه، معرفت، انسجام گروی
  • یادنامه استاد سیدجلال الدین آشتیانی
    صفحه 86